10 ماهگی باران ومسافرت اراک
باران عزیزم در تعطیلات 22 بهمن با مامان صدیق وبابایی و دایی محمد و خاله سپیده همگی به اراک رفتیم اخه میدونی چیه عروسی پسر خاله مامان بود . خیلی خوش گذروندی ..... اونقدر شیطونی کردی که نگو...... نگهداری از تو خیلی سخت شده الهی دورت بگردم اخه تو خیلی خیلی شیطون و بلا شدی حتی یک لحظه هم نمیشه از تو غافل شد خونه دایی علی رفتیم اخه نینی دایی 15 روز بود که به دنیا اومده تو هم با طاها کلی بازی کردی ولی فکر میکردی فاطمه کوچولو عروسکه ..... اینم عکس طاها با ابجی کوچولوش فاطمه رفتیم ساروق خونه مامان بزرگ مامان اون جا هم کلی برف بازی کردی اونجا پر ب...